ما هستیم
اصل های اولیه جنبش
اصل های اولیه جنبش ملی ما هستیم 1- تلاش در راستای زنده کردن فرهنگ ایرانی و پایان بخشیدن به اشغال کشورمان توسط فرهنگ عرب( نه اسلام). 2- هر ایرانی با هر مذهب و گرایش سیاسی(جمهوری خواه، پادشاهی خواهان، مجاهدین خلق، کمونیست ها و حتی طرفدار جمهوری اسلامی) در بیان نظرات خود آزاد است و هیچ کس حق ندارد مانع او گردد. 3- نفي هرگونه تبعيض از لحاظ جنسيتي ،نژادي،قومي، عقيدتي و مذهبي 4- رعایت احترام دیگران و عدم استفاده از الفاظ زشت و نازیبا چه در اظهار نظر و چه در نقد یا رد نظر دیگران. 5- عدم استفاده از شعار مرگ برای افراد. 6- هرگونه تغییر در ایران باید به وسیله مردم ایران چه در داخل و چه در خارج از کشور انجام گیرد چون به غیر از مردم ایران هیچ دولت بیگانه ای به فکر مردم و منافع ملی ایران نیست. 7- هر فرد در این جنبش خود یک رهبر است. 8- جنبش ملی ما هستیم بر اساس مبارزات بدون خشونت عمل می نماید و با هر گونه حرکت خشونت آمیز یا تبلیغ آن مخالف است 9- جنبش ملی ما هستیم پرچم رسمی ایران را پرچم سه رنگ شیر و خورشید نشان می داند و این پرچم را وابسته به هیچ حزب و گروهی نمی داند و آن را متعلق به مردم ایران می داند
مناسبت
موجم اگر می روم ---گر نروم نیستم
صفحات
آغاز
در جستجوی کوروش بزرگ
آهنگ های جنبش ملی ما هستیم
عکس و فیلم از شعارنویسی ما هستیم در ایران
Channel One TV
۱۳۸۸ مرداد ۳۱, شنبه
در مراسم قربانی نمودن عدالت !
در مراسم قربانی نمودن عدالت !
به راستی همه ضرب المثلهای ایرانی ، دارای مفاهیم خاصی هستند ؛ که بر وقوع ماجراها و اتفاقات گوناگون دلالت دارند . و همین رویدادها موجب گشته اند ؛ که ناظران بر آنها ، هوشمندانه چنین کلمات قصار و نکته های آموزنده ای را ، به رسم امانت از یک نسل به نسلهای دیگر بسپارند .
از جمله این گفتارهای نغز، عبارت زیر می باشد . " هر چه بگندد نمکش می زنند ، وای به روزی که بگندد نمک ! "
بلای حضور بیعدالتی ، در یک جامعه انسانی ، آسیب دردناکی است که التیام یافتنش در ممالکی که با شیوه دموکراتیک اداره می شوند ؛ مشکل خواهند بود و به درازا می کشند . چه رسد به جامعه آخوند زده ایران که سی سال مداوم می گذرد ؛ که چنین ویروس خطرناک و هلاک کننده ای را به جانش انداخته اند .
آری سه دهه کامل از روزگاری می گذرد ؛ که در ایام قبل از آن ، ترازوی عدالت را بر سر در وزارتخانه دادگستری کشور می دیدید . وقتی از پله های آن بالا می رفتید ؛ تا مشکلی را برایتان حل نمایند ؛ کم و بیش رجای واثق داشتید ، که این مکان تا حدود بسیار زیادی ، مأمنی برای حق طلبان می باشد .
اما اکنون
به وضوح شاهدیم ، که ترازوی مورد نظر، هنوز همان سمبل عدالت است . ولی عدالتی که از زیر عبای آخوند ، به رتق و فتق امور و مشکلات مردم بپردازد ؛ و حق مظلوم را از ظالم بستاند ؛ ضمن آنکه نه خود عدالت است و نه بوئی از آن برده است ؛ بلکه به حقیقت یک ظلم بی بدیل و آشکار به شمار خواهد آمد !
دردناکتر اینکه ، عاملان چنین عدالتی را ، رهبری
تعیین بنماید که شخص خودش نماد بارزی از بیعدالتی در یک سرزمین باشد . و کسانی فاسد تر و ظالم تر از خویشتن را نیز ، به نام ریاست قوه قضائیه ، بر رأس مسند آن بنشاند . تا که هردو نفرشان ( آمر و امربر) ، نهایت آرمانشان این باشد ، که رئیس حقیقی شان
شیطان رانده شده را ، با ظلمهائی که بر جامعه انسانی ایرانیان روا می دارند خرسند بسازند .
و همگی شان به رتبه مقام شامخ شیطانی رسیده و از زمره شیاطین به شمار آیند .
چرا که نه بوئی از عدل و داد برده اند ؛ و نه بر تأمین و حضور آن در یک جامعه الزامی را احساس می نمایند .
حکومتی که جمهوری اسلامی نامیده بشود . و هر دو این واژه ها ، ( جمهوری و اسلامی ) به لحاظ رفتارهای غیر انسانی و بدور از یک وجدان آگاه و بیدار مسؤلانش ، نه بر جمهوریت مبتنی باشد ؛ و نه بر اسلامیت ، بدون شک همان نمکی است که خود در حال گندیدن می باشد !
نمک اسلام ناب محمدی این رژیم عدالت نابود کن ، در لابلای لفافهای خرافه پرستی خرافه نگارانی که عاشقان و شیفتگان قدرتند ؛ به چنان گندیدگی و تباهی مبتلا گشته است ، که تا ابد هم از آلودگیهای این قارچهای سمی ، رهائی نخواهد یافت .
پالایش موضعی نظام اسلامی ، از مفاسدی که به انجام دادن آنها شهره گشته است ؛ یک بیماری مهلک و ناشناخته ای می باشد ؛ که برای شفا دادنش باید صبوری پیشه نمود ، تا دانشمندان همین ملحدان و کافران و از دین خارج شدگان غربی ! پادزهرش را بیابند ؛ و در ازای ستاندن چندین بشکه نفت ، یک گرم از آنرا به ایشان تزریق بنمایند .
تا در همه این جهان ، چنین پدیده آلوده و مخربی وجود دارد ؛ دنیا رنگ عدالت را به خودش نخواهد دید . چه رسد به میهن پرستان ایرانی ، که سالهاست زیر ظلم و ستم این جانیان بالفطره ، حضور یک عدالت گسترده
در وطنشان را ، از یاد برده اند .
لیکن مبارزان نستوه ایرانزمین ، هیچگاه در انتظار کشف چنین پادزهای شفا دهنده ای نخواهند ماند . هر یک قطره از نفت میهنشان ، و هر یک وجب از خاک سرزمین اهورائی شان ، ارزشمندتر از آنست که به پای آخوند های جبار و آدمکش بریزند . به خاطر تحقق چنین ایده والائی است که در این ایام ، بی واهمه از همه ددمنشیهای این مزدوران ، به پا خاسته اند ؛ تا خودشان عدالت رؤیائی شان را در سایه حرکات و جنبشهای حق طلبانه شان به دست بیاورند .
تابستان 1388 هلند
محترم مومنی روحی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر