اصل های اولیه جنبش

اصل های اولیه جنبش ملی ما هستیم 1- تلاش در راستای زنده کردن فرهنگ ایرانی و پایان بخشیدن به اشغال کشورمان توسط فرهنگ عرب( نه اسلام). 2- هر ایرانی با هر مذهب و گرایش سیاسی(جمهوری خواه، پادشاهی خواهان، مجاهدین خلق، کمونیست ها و حتی طرفدار جمهوری اسلامی) در بیان نظرات خود آزاد است و هیچ کس حق ندارد مانع او گردد. 3- نفي هرگونه تبعيض از لحاظ جنسيتي ،نژادي،قومي، عقيدتي و مذهبي 4- رعایت احترام دیگران و عدم استفاده از الفاظ زشت و نازیبا چه در اظهار نظر و چه در نقد یا رد نظر دیگران. 5- عدم استفاده از شعار مرگ برای افراد. 6- هرگونه تغییر در ایران باید به وسیله مردم ایران چه در داخل و چه در خارج از کشور انجام گیرد چون به غیر از مردم ایران هیچ دولت بیگانه ای به فکر مردم و منافع ملی ایران نیست. 7- هر فرد در این جنبش خود یک رهبر است. 8- جنبش ملی ما هستیم بر اساس مبارزات بدون خشونت عمل می نماید و با هر گونه حرکت خشونت آمیز یا تبلیغ آن مخالف است 9- جنبش ملی ما هستیم پرچم رسمی ایران را پرچم سه رنگ شیر و خورشید نشان می داند و این پرچم را وابسته به هیچ حزب و گروهی نمی داند و آن را متعلق به مردم ایران می داند

۱۳۸۹ فروردین ۵, پنجشنبه

جرس افشا کرد یا افشا شد؟

جرس افشا کرد یا افشا شد؟

این روزها رفتن کاسپین ماکان به اسراییل گویا برای بعضی افراد چندان خوشایند نبوده البته بنابر اصل دموکراسی این مطلب موردی ندارد اما مساله زمانی جالب شد که خانم مسیح علی نژاد اقدام به افشاگری نمودند و سعی نمودند تا چهره واقعی جناب کاسپین ماکان را به همه بشناسانند و در این راه از دادن هر اطلاعاتی که بتواند برای خواننده فضا را شفاف تر نماید دریع نکردند و جالب آنکه این مطالب در سایت جرس( جنبش راه سبز) منتشر شد اما نکته حائز اهمیت در این میان چه بود خانم علی نژاد از طرف خواهر ندا آقا سلطان ادعا نموده بودند که بین ندا و کاسپین هیچ رابطه ای دیگر نبوده اما مصاحبه صورت گرفته با خواهر ندا خلاف این را اثبات نمود و نکته دیگر آنکه ایشان بسیار بر این اصرار داشتند که بدانند این نمایندگی مردم ایران که کاسپین ادعا کرده را از کجا آورده گویا ایشان فراموش نموده که در روز انتخابات خود ایشان در خارج در برابر آنان که خواستار تحریم انتخابات بودند ادعا نموده بود که نماینده جوانان ایران است حال این نمایندگی را از کجا آورده بود من که یک جوان ایرانی هستم نمی دانم چون من یکی که به ایشان نمایندگی نداده بودم.

خوب بیاییم جلوتر و برسیم به مصاحبه مادر ندا در این مصاحبه مادر تدا گفته مردم ایران از اسزاییل متنفرند و کارهای کاسپین ربطی به خانواده ما ندارد البته من قصد بی احترامی یا جسارت به هیچ فردی را ندارم اما اگر قرار است حساب حساب باشد خوب کاکا برادر است دیگه، به این مورد با دو دیدگاه می توان نگریست دیدگاه اول: باید دید مادر ندا این نمایندگی از مردم ایران را از کجا آورده است که از جانب مردم ایران ابراز تنفر از اسراییل نمودند. دیدگاه دوم: در موارد بسیاری از سوی هواداران جنبش سبز یا به عبارت بهتر ماست مالی کن های جنبش سبز در مورد حرف های موسوی و کروبی شنیده ایم چون آنان در داخل کشور و تحت شرایط آنجا هستند بنابراین نمی توانند حرف اصلی شان که نابودی رژیم است را بزنند و مجبورند بگویند ما حامی جمهوری اسلامی هستم حال اینجا این سوال پیش می آید که مادر ندا در کجا و تحت شرایط چه فضایی این سخنان را گفته؟ آیا شرایط او با شرایط موسوی و کروبی متفاوت است؟ پس از سخنان مادر ندا، آنان که تا کنون سخنان موسوی و کروبی را به عبارتی تحریف یا ماست مالی نموده اند نمی توانند در جهت محکوم کردن کاسپین ماکان استفاده نمایند. اما داستان به همین جا ختم نمی شود و جناب ابراهیم نبوی هم حالا پا برهنه یا با کفش که من ار آن بی خبرم وارد ماجرا می شود و شروع به خط دهی و مشخص کردن مرزهای بین خودی و غیر خودی در جنبش سبز می نمایند و آنچنان سخن می گویند که گویی ایشان هم یک نمایندگی آن هم از نوع ویژه اش از جانب جنبش سبز دارند حالا این را دیگر بر عهده دوستان می گذاریم که ببینند جناب ابراهیم نبوی نمایندگی آن هم از نوع ویژه اش دارند یا خیر. اما این جناب ابراهیم نبوی گویا دسته گلی را که در 22 بهمن با آن طرح اسب تروایشان که به آب دادند و عذزخواهی پس از آن زا کاملا فراموش نموده اند که چنین با اعتماد به نفس باز آمده اند و سخن می گویند و شاید هم کمی زیادی فراموشی به ایشان دست داده و ایشان فراموش کرده اند که ندا از جمله آن افرادی بودند که انتخابات را تحریم کردند و باید مرز او و جنبش سبز را نیز تعیین می نمودند. البته این را گفتم چون به نظر بعضی ها خیلی سعی در مصادره این نازنین و ایجاد خودی و ناخودی دارند امیدواریم که در آینده ایشان از این حالت فراموشیشان کاسته شود.

اما داستان این تخریب ها از جانب سایت جرس فقط همین یک مورد نیست و موردی دیگر نیز در مورد روز 17 دی رخ داده بود که من از آن باخبرم و چندین نمونه دیگر رخ داده که من بی خبرم را خدا داند. اما داستان 17 دی از چه قرار است حدود یک ماه قبل از روز 17 دی پوسترهایی در فیس بوک منتشر شد که از مردم درخواست کرده بود در این روز تظاهراتی به مناسبت روز کشف حجاب انجام دهند و آنچنان که من شنیدم گویا چندین رسانه دیداری و شنیداری نیز آن را تبلیغ نموده بودند اما چند روزی مانده به 17 دی بود که خبری بر روی سایت جرس آمد مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی تلاش دارد تا کارناوال کشف حجاب در روز 19 دی ماه راه اندارد و بدین ترتیب جمهوری اسلامی تلاش دارد تا به جنبش سبز ضربه بزند البته بعضی از سایت های دیگر نزدیک به اصلاح طلبان دقیقا روز کارناوال را همان روز17 دی اعلام کرده بودند و بدین ترتیب به تخریب روز17 دی پرداختند و این مورد اولین موردی بود که من را به شدت نسبت به آزادی خواهی و بی طرف بودن این سایت مشکوک کرد و حال پس از این مورد جناب کاسپین ماکان دیگر بر من اثبات شده است که این سایت در اصل همان کیهان سیاه جمهوری اسلامی است فقط رنگ سبزی به آن زده اند تا آن را بزک کرده و به خورد ما دهند چرا که این سایت جرس نیز به مثابه همزادش کیهان سیاه جمهوری اسلامی با توسل به هر دروغ و بهتانی تلاش می کند تا دیگران را تخریب نماید و صداهای دیگر که با صدای آنها متفاوت است را خفه نماید.

راه ایرانی