اصل های اولیه جنبش

اصل های اولیه جنبش ملی ما هستیم 1- تلاش در راستای زنده کردن فرهنگ ایرانی و پایان بخشیدن به اشغال کشورمان توسط فرهنگ عرب( نه اسلام). 2- هر ایرانی با هر مذهب و گرایش سیاسی(جمهوری خواه، پادشاهی خواهان، مجاهدین خلق، کمونیست ها و حتی طرفدار جمهوری اسلامی) در بیان نظرات خود آزاد است و هیچ کس حق ندارد مانع او گردد. 3- نفي هرگونه تبعيض از لحاظ جنسيتي ،نژادي،قومي، عقيدتي و مذهبي 4- رعایت احترام دیگران و عدم استفاده از الفاظ زشت و نازیبا چه در اظهار نظر و چه در نقد یا رد نظر دیگران. 5- عدم استفاده از شعار مرگ برای افراد. 6- هرگونه تغییر در ایران باید به وسیله مردم ایران چه در داخل و چه در خارج از کشور انجام گیرد چون به غیر از مردم ایران هیچ دولت بیگانه ای به فکر مردم و منافع ملی ایران نیست. 7- هر فرد در این جنبش خود یک رهبر است. 8- جنبش ملی ما هستیم بر اساس مبارزات بدون خشونت عمل می نماید و با هر گونه حرکت خشونت آمیز یا تبلیغ آن مخالف است 9- جنبش ملی ما هستیم پرچم رسمی ایران را پرچم سه رنگ شیر و خورشید نشان می داند و این پرچم را وابسته به هیچ حزب و گروهی نمی داند و آن را متعلق به مردم ایران می داند

۱۳۹۰ دی ۳, شنبه

بنشین به انتظارم


بی پروا بنشین بر جای خود که من می آیم
با همه دلهره ها بنشین بر جای خود که من می آِیم
با صبر بنشین بر جای خود من می آِیم
دیر و زود دارد ولیکن من می آِیم
مبادا که پیش از آمدنم زجای بر خیزی که من می آیم
مبادا که پیش از آمدنم حرکت از این بیش شتابان کنی که من می آیم
مباد که پیش از آمدنم واژه آزادی را بر زبان جاری کنی که من می آیم
مبادا که پیش از آمدنم طعم شیرین آزادی را طلب کنی که من می آِیم
مبادا که پیش از آمدنم پای در کوچه خیابان نهی که من می آیم
مبادا پیش از آمدنم فریاد آزادی خواهی سر دهی که من می آیم
چون که آمدم دیگر فرصتی نیست
بین من و تو لحظه ای درنگ چایز نیست
تو را می ستانم زین دنیا و به دنیای دگر برم
که در حسرت یک فریاد آزادی
که در حسرت یک لحظه پای در کوچه و خیابان نهادن
چو اسپند بر آتش هر دم فرصتی طلب کنی
لیک کنون جز سوختن در حسرت فرصت های رفته چاره ای نیست

۱۳۹۰ آذر ۱۲, شنبه

بطری شیر و ایران








چندی پیش با یکی در مورد ایران گفتگو می کردم مثالی برایم زد که دیدم مثال جالبی است که به نوعی بیان کننده نگاه متفاوت ما به ایران است
مثال از این قرار بود که فرض کنیم یک بطری شیر در دست داریم و در حال رساندن آن به مقصد هستیم در راه با کودکی بر خورد می کنیم که با ماشینی تصادف کرده است و به شدت مصدوم است حال کدام یک دارای برتری است که باید انجام داد: کمک به کودک یا رساندن بطری شیر به مقصد از پیش تعیین شده بدون هیچ تاخیری؟
اینجا دقیقا جایی است که نگاه انسانی هر فرد به او می گوید که جان کودک را باید نجات داد اما در زندگی روزمره ما چه چیزی بطری شیر و چه چیزی کودک است؟ در اینجا دو نوع دیدگاه نمایان می شوند
1-    دیدگاهی که می گوید بطری شیر، ایران است و کودک، امور زندگی روزمره خود شما است.
2-    دیدگاهی که می گوید بطری شیر، امور زندگی روزمره شماست و کودک، ایران است.
هر یک از ما بطری شیری در دست داریم و کودکی که تصادف کرده و به شدت نیازمند کمک است در روبرویمان داریم باید از خود بپرسیم که در دیدگاه ما بطری شیر و کودک تصادف کرده هر یک نمادی از چه هستند؟ و بر اساس آن یکی از دو دیدگاه را برگزینیم و خود را بدان متعلق بداینم من خود را متعلق به دیگاه دوم می دانم چرا که از نظرم ایران کودکی است که دچار صانحه ای دلخراش گشته و جانش در خطر است.
بی شک هر یک از دیدگاه ها را که برگزینیم به ناچار باید هزینه مربوط به آن را نیز پرداخت نماییم. این هزینه می تواند امور زندگی روزمره شما باشد که از آنها باز می مانید و یا ایران باشد.