اصل های اولیه جنبش

اصل های اولیه جنبش ملی ما هستیم 1- تلاش در راستای زنده کردن فرهنگ ایرانی و پایان بخشیدن به اشغال کشورمان توسط فرهنگ عرب( نه اسلام). 2- هر ایرانی با هر مذهب و گرایش سیاسی(جمهوری خواه، پادشاهی خواهان، مجاهدین خلق، کمونیست ها و حتی طرفدار جمهوری اسلامی) در بیان نظرات خود آزاد است و هیچ کس حق ندارد مانع او گردد. 3- نفي هرگونه تبعيض از لحاظ جنسيتي ،نژادي،قومي، عقيدتي و مذهبي 4- رعایت احترام دیگران و عدم استفاده از الفاظ زشت و نازیبا چه در اظهار نظر و چه در نقد یا رد نظر دیگران. 5- عدم استفاده از شعار مرگ برای افراد. 6- هرگونه تغییر در ایران باید به وسیله مردم ایران چه در داخل و چه در خارج از کشور انجام گیرد چون به غیر از مردم ایران هیچ دولت بیگانه ای به فکر مردم و منافع ملی ایران نیست. 7- هر فرد در این جنبش خود یک رهبر است. 8- جنبش ملی ما هستیم بر اساس مبارزات بدون خشونت عمل می نماید و با هر گونه حرکت خشونت آمیز یا تبلیغ آن مخالف است 9- جنبش ملی ما هستیم پرچم رسمی ایران را پرچم سه رنگ شیر و خورشید نشان می داند و این پرچم را وابسته به هیچ حزب و گروهی نمی داند و آن را متعلق به مردم ایران می داند

۱۳۹۱ خرداد ۲۲, دوشنبه

پس از سوریه؟


روزها از پی هم می آیند و می روند و ما هر از چند گاهی شاهد انقلاباتی در سطح کشورهای عرب زبان هستیم و این روزها این مردم سوریه هستند که برخاسته اند و از پای نمی نشینند. من نه مبارزین سوریه را به درستی می شناسم و نه از خواسته هایشان به درستی خبر دارم اما این را می دانم که این ایستادگی و این ایمان در پی هر هدفی که باشد شایسه و سزاوار ستایش است.
تونسی ها انقلاب کردند و ما شعار ساختیم تون تونست ما نتونستیم پس از تونس نوبت لیبی و مصر شد آنها هم به هدفشان رسیدند حال خوب یا بد. هر کجا که زیر و رو می شد ما منتظر این بودیم که جای بعدی ایران باشد اما در ایران خبری نشد که نشد اینک که سوریه در حال زیر و رو شدن است ما می گوییم اگر سوریه زیر و رو شود ایران کشور بعدی است اما تا به حال آیا از خود پرسیده ایم چرا همیشه ایران کشور بعدی هست؟ چه رازی در این هست که اگر کشورهای دیگر زیر و رو شوند ما گمان می کنیم که در کشور ما نیز چنین امری رخ خواهد داد؟
بیشتر تحلیل گران این را در راستای تضعیف رژیم حاکم بر ایران می بینند و می گویند پس از سوریه نوبت ایران است اما این تحلیل گران هیچگاه به این اشاره نمی کنند که چگونه ماجرا در ایران آغاز خواهد شد؟ چگونه گروه هایی که 33 سال است نتوانسه اند در کنار هم بنشینند قرار است یک شبه در کنار هم بنشینند؟ چه عاملی نقش چسب بین این نیروها را بازی خواهد کرد؟
از نظر من آنچه که از هر چیزی مهم تر است و هیچ یک از تحلیل گران به آن نمی پردازند و آن را در پرده نگاه می دارند تا ما به رویاهای زیبای خود ادامه دهیم این است که آنها هیچ یک نمی گویند که اگر اتفاقی هم رخ دهد قرار است یک نیروی خارجی و بیگانه نقش اتصال دهنده این نیروها را بازی کند آنها وابستگیشان به نیروی خارجی را در این مورد از ما پنهان می کنند و ما هم چشم می مالیم تا ببینیم که این روز موعود کی از راه می رسد و در ایران اتفاقی رخ می دهد. بگذارید به راحتی و بی پیرایه بگویم آنچه در ایران با این نوع تحلیل ها رخ می دهد در راستای منافع ما ایرانیان نخواهد بود و به نظر من پس از سوریه هیچ اتفاقی در ایران رخ نخواهد داد چراکه آن نیروی خارجی که این افراد به آن امید بسته اند خواهان حفظ این نظام است. در ایران زمانی اتفاقی بر اساس منافع ملی ما ایرانیان رخ خواهد داد که تحلیل گران و فعالین سیاسی ما به این رشد فکری برسند که این مردم هستند که باید به آنها قدرت دهند و بنابراین رو به سوی مردم نمایند و آنها را تشویق نمایند تا حضوری فعال داشته باشند و تنها با داستان سرایی هایی از این قبیل که پس از سوریه نوبت ایران است و یا خامنه ای امروز پیپ کشید یا نکشید سرگرمشان نکنند و به آنها آموزش دهند که تنها حضور آنها در صحنه است که باعث ایجاد دگرگونی است متاسفانه در بین همه جریاناتی که امروز در عرصه سیاسی و فرهنگی ایران در حال فعالیت هستند شاید تنها به توان از جنبش فرهنگی ما هستیم نام  برد که در راه فعال نمودن مردم کوشش فراوانی می نماید و متاسفانه دیگر گروه ها و فعالین در این راه بسیار غیر فعال و حتی تا حدی می توان گفت خنثی کننده هر حرکت فعالی هستند و بیشتر نقش سرگرم کننده دارند. این فعالیت جنبش ما هستیم آن را بی رقیب نموده است و مبارزین اگر بخواهند فعال باشند جز این جنبش جریان فعال دیگری را نمی یابند و بنابراین شاید بتوان از آن علی رغم فرهنگی بودنش به عنوان تنها آلترناتیو ساز جامعه ایران نام برد (البته این نکته را نیز فراموش نکنیم که آلترناتیو سازی با آلترناتیو بودن فرقی اساسی دارد).
البته من به شخسه این بی رقیب بودن را دوست ندارم چون زمانی که شما رقیبی ندارید یعنی شما هیچ کسی را ندارید که از شما نقدهای اصولی کند و شما را متوجه نقص های کارتان نماید . در نتیجه نه در کار شما هیچ پیشرفتی دیده نمی شود و در پی آن در اوضاع مرد بهبود و پیشرفتی دیه نخواهد شد.