از من مپرس آزادی کجاست

از من مپرس آزادی کجاست

آنگاه که در خوابی‌

آنگاه که غرق در دیدن فیلمی

آنگاه که در مجلس بزمی

آنگاه که سرمست موفقیتی

آنگاه که جز ایراد گرفتن کاری نداری

آنگاه که ۲۵۰۰ سال را سراسر جنایت می‌‌پنداری

آنگاه که ایرانی‌ بودنت مایه بالیدنت نیست

آنگاه که ایران را برای یک اندیشه میخواهی‌

آنگاه که دینت بر ایران ارجحیت دارد

آنگاه که همه بدبینی و بی‌ اعتمادی هستی‌

از من بپرس آزادی کجاست

آنگاه که خوشبینی و اعتمادت تو را همراه من می‌کند

آنگاه که با من در خیابنهایی

آنگاه که با من در حال شعار نویسی هستی‌

آنگاه که بر بالای بام با من شعار میدهی‌

آنگاه که من را با هر اندیشه یک ایرانی‌ بدانی

آنگاه که من را با هر اندیشه صاحب حقوقی بدانی

آنگاه که به ایرانی‌ بودن خود ببالیم

آنگاه که چشمهایمان را بشوییم و نیکی‌‌های گذشتگان را ببینیم

آنگاه که بتوانیم از گذشته پشتوانه‌ای برای آینده بسازیم

آنگاه که بخواهیم ایرانی‌ برای هر ایرانی‌ بسازیم نه فقط من نه فقط تو که ما باشیم در ایرانی‌ آزاد و آباد