اصل های اولیه جنبش

اصل های اولیه جنبش ملی ما هستیم 1- تلاش در راستای زنده کردن فرهنگ ایرانی و پایان بخشیدن به اشغال کشورمان توسط فرهنگ عرب( نه اسلام). 2- هر ایرانی با هر مذهب و گرایش سیاسی(جمهوری خواه، پادشاهی خواهان، مجاهدین خلق، کمونیست ها و حتی طرفدار جمهوری اسلامی) در بیان نظرات خود آزاد است و هیچ کس حق ندارد مانع او گردد. 3- نفي هرگونه تبعيض از لحاظ جنسيتي ،نژادي،قومي، عقيدتي و مذهبي 4- رعایت احترام دیگران و عدم استفاده از الفاظ زشت و نازیبا چه در اظهار نظر و چه در نقد یا رد نظر دیگران. 5- عدم استفاده از شعار مرگ برای افراد. 6- هرگونه تغییر در ایران باید به وسیله مردم ایران چه در داخل و چه در خارج از کشور انجام گیرد چون به غیر از مردم ایران هیچ دولت بیگانه ای به فکر مردم و منافع ملی ایران نیست. 7- هر فرد در این جنبش خود یک رهبر است. 8- جنبش ملی ما هستیم بر اساس مبارزات بدون خشونت عمل می نماید و با هر گونه حرکت خشونت آمیز یا تبلیغ آن مخالف است 9- جنبش ملی ما هستیم پرچم رسمی ایران را پرچم سه رنگ شیر و خورشید نشان می داند و این پرچم را وابسته به هیچ حزب و گروهی نمی داند و آن را متعلق به مردم ایران می داند

۱۳۸۹ مهر ۳۰, جمعه

پاسخی به سوال بانو شکوه میرزادگی:




پاسخی به سوال بانو شکوه میرزادگی:


من می خواهم با تو ما شوم اما نمی دانم چگونه باید تو را بیابم هر زمان که سوی تو می آیم تو سوی دگر می روی و سپس از من خرده می گیری که چرا شانه به شانه ات، گام به گام و همراه و هم فریاد تو نیستم به نیویورک می آیم تا تو را در کنار خود در برابر سازمان ملل ببینم اما تو به خیابان های اطراف می روی در بین افراد کشورهای دیگر خود را پنهان می نمایی آری پنهان می نمایی تا شانه از زیر بار مسوولیتی که به عنوان یکی از روشنفکرهای جامعه ایرانی بر عهده داری خالی کنی  بهانه می آوری که چون ایرانی ها تکه تکه و جدا از هم برای امری واحد فریاد می زدند حاضر نبودی نزدیک آنها شوی واقعا که باید برای شما دست مریزاد گفت فردی که با خود عنوان فعال فرهنگی و سیاسی را یدک می کشد آن هم نه یک فعال ساده بلکه یک فرد معروف و شناخته شده که به یقین بر بسیاری از جوان های این مرز و بوم اثر گذار است خود را از نزدیک شدن به من ایرانی پرهیز می دهد و آنگاه از بقیه توقع دارد تا شانه به شانه هم به ایستند.
بانو میرزادگی نسل جوان ما قرار است از چه کسی همبستگی را بیاموزد مگر نه آنکه شما روشنفکرهای جامعه باید به آنها همبستگی را یاد بدهید، به آنها یاد بدهید که چگونه در راستای هرچه بیشتر هم بسته شدن کوشش نمایند.
صدها نفر از ایرانی ها به نیویرک آمدند تا در مقابل سازمان ملل جمع شوند و به دیکتاتوری حاکم بر کشورشان اعتراض نمایند از هر اندیشه سیاسی، گروهی در آنجا بود و گروهی هم متشکل از همه اندیشه های سیاسی اما با هم و در کنار هم، شانه به شانه هم با نام جنبش ملی ما هستیم در آنجا حضور داشت.
حال این سوال در ذهن هر خواننده ای ایجاد می شود که آیا در بین این گروه ها هیچ یک نبودند که با اندیشه شما هم خوانی داشته باشند؟ یا شاید شما علی رغم ابراز انزجارتان از تبغیض و جداسازی خودتان را از سایر افراد برتر و بهتر می پندارید که به هیچ یک از گروه ها نپیوستید و کوششی در نزدیک کردن گروه خود با سایر گروه ها ننمودید و بدین گونه خود تبعیض و جداسازی را حتی بدون آنکه کسی شما را مجبور به اجرای آن کند اعمال نمودید و از دیگر ایرانی ها خود را جدا نمودید و حال از بقیه گلایه می کند و می گویید پس زمان پیوند ما کی می رسد.
شاید شما چنین می اندیشید که همبستگی در میان یک ملت که سال های سال فرهنگش مورد تاخت و تاز فرهنگی بیگانه قرار گرفته که این فرهنگ بیگانه در ایجاد این پدیده جدایی نقشی اساسی با ساختن القابی چون سید، حاجی، کربلایی و مشهدی داشته است به یک مرتبه اتفاق خواهد افتاد.
بانوه شکوه میرزادگی زمان پیوند ما زمانی می رسد که روشنفکر ما در هر زمینه ای از فرهنگی گرفته تا سیاسی وظیفه و مسوولیتش را به خوبی بشناسد و به نسل جوان این کشور بیاموزد که باید برای همبستگی کوشش نمود  بیاموزد که از با هم میهنمان در یک صف ایستادن احساس شرم ننماییم و بلکه بدان افتخار نیز بکنیم. زمان پیوند ما زمانی می رسد که ما بدانیم عضو حزب یا گروهی بودن ایراد که نیست بلکه حسن هم هست.


راه ایرانی


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر